با بدر

با بدر
دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
۱۴ شهریور ۹۳ ، ۱۷:۰۹

عکس امام

سر صف صبحگاه بود.چند نفر با چند کارتن موز و کیک وارد مدرسه شدند و شروع به پخش کردند.از تک تک دانش آموزان می پرسیدند : ""طرفدار شاه اند یا خمینی؟!""

چهره اش قرمز شد از عصبانیت.نوبتش که شد، موز و کیک را به زمین پرت کرد و با بغض گفت:

نه موز و کیکتان را می خواهم، نه آن شاه نادانتان را، من عاشق امام هستم

همه از تعجب خشکشان زد!با سرعت از مدرسه خارج شد و هرچی پول تو جیبی داشت رفت عکس امام خرید و با سنجاق به سینه اش زد.

به مادر گفت: به برکت سفره ات قسم هرگز از امام جدا نخواهم شد!!

آن عکس بر سینه اش حک شد تا شهادتش

شهید بختیار احمدی ، گلاب سیاه صفحه 8

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۱۴
بدریان 313

نظرات  (۲)


بسی عالی بود
مطالب زیبائی کار کرده اید آفرین [گل]
پاسخ:
ممنون.لطف دارید
واقعا خوب بود.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی